شاخه خراسان داعش و تهدید منطقه‌یی

نوشته شده در: آگست 10, 2023Categories: راستی‌سنجی, گزارش‌ها

عاشورای امسال بی‌انفجار سپری شد و گواه حمله‌های مرگ‌بار گروه داعش نبود؛ اما آیا امنیت در کشور تامین شده است؟

آیا داعش در انجام حمله‌های هراس‌افگنانه در افغانستان ناتوان شده‌است و یا در انتظار فرصت است تا حمله‌هایش را از سر گیرد؟

در این نوشته ادعاهای مقام‌های طالبان را در باره تامین امنیت کشور راستی‌سنجی می‌کنیم.

اشاره

شاخه خراسان داعش ، گروه هراس افگن چند ملیتی  و تندرو سنی مذهب است که با پیروی از داعش عراق و سوریه در سال ۲۰۱۵میلادی فعالیتش را در شرق افغانستان آغاز کرد.

هدفش این گروه در پیروی از داعش، ایجاد خلافت اسلامی در منطقه است.

شاخه خراسان داعش را در آغاز جنگ‌جویان افریدی رهبری می‌کردند و پسان‌تر تندروانی از افغانستان، جنوب آسیا و کشورهای آسیای میانه با این گروه یک‌جا شدند و حمله‌های مرگ‌باری را در افغانستان و پاکستان به راه انداختند.

حاکمیت تندروانه مذهبی در بخش‌های قبایلی پاکستان و چشم پوشی حکومت پاکستان از فعالیت‌های مدرسه‌های تندرو در بخش‌های قبایلی پاکستان، زمینه را برای ایجاد این گروه به میان آورد.

حکومت پیشین افغانستان نیز از سوی طالبان به کمک به داعش متهم شده بود.

حضور جنگجویان کشورهای آسیای میانه به ویژه ازبیکستانی‌ها و تاجیکستانی‌ها و نیز فعالیت‌های این گروه در شمال افغانستان، کشورهای آسیای میانه را از آینده این گروه به ترس انداخته است و داعش خراسان به دشمن مشترک افغانستان و منطقه مبدل شده است.

پایان یک جنگ بیست ساله و آغاز نبردی تازه

با سرنگونی نظام جمهوریت و تسلط دوباره طالبان، جنگ میان نیروهای امنیتی نظام جمهوریت و طالبان به پایان رسید؛ اما این کشور به صلح نرسیده است و نگرانی‌های جدی در باره حضور و فعالیت‌ گروه‌های هراس افگن در افغانستان و نیز امنیت افغانستان و همسایه‌گانش برجا استند.

بربنیاد آمارهای سازمان ملل متحد، پس از تسلط دوباره طالبان بیش‌ از یک هزار غیرنظامی – بیش‌ترشان در رویدادهای هراس‌افگنانه – جان باخته‌اند و نزدیک به سه هزار غیرنظامی دیگر زخم برداشته‌اند.

این آمارها بیان‌گر این حقیقت استند که افغانستان تا کنون به صلح نرسیده است و حمله‌های هراس‌افگنانه هنوزهم از مردمان این سرزمین قربانی می‌گیرند.

حمله‌های مرگ‌بار پس از تسلط دوباره طالبان

پشتیبانان گفت‌وگوها با طالبان، پایان خشونت‌ها را علت اصلی گفت‌وگوهای ایالات متحده امریکا با طالبان می‌گفتتند؛ اما با سرنگونی نظام جمهوریت و تسلط دوباره طالبان، افغانستان پسا جمهوریت به مرحله تازه‌یی از خشونت‌ها و تهدیدهای امنیتی درآمده است.

حمله‌های‌ داعش که بیش‌ترین پوشش رسانه‌یی داشتند

  1. حمله بر میدان هوایی کابل، روز ۴ ماه سنلبه سال ۱۴۰۰، شمار قربانیان: ۱۷۰ کشته و بیش از ۱۶۰ زخمی 
  2. حمله بر مسجد شعیان در کندز، روز ۱۴ ماه میزان سال ۱۴۰۰، شمار قرانیان: بیش از ۵۰ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی
  3. حمله بر شفاخانه سردار محمد داوود، روز ۱۰ ماه عقرب سال ۱۴۰۰؛
  4. حمله بر مکتب عبدالرحیم شهید، روز ۳۰ ماه حمل سال ۱۴۰۱، شمار قربانیان: ۲۰ کشته و ۴۸ زخمی  
  5. حمله بر خانقا اهل تصوف، ۹ ثور سال ۱۴۰۱، شمار قربانیان: ۶۶ کششته ۷۸ زخمی
  6. حمله بر عبادتگاه «گوردوارا» سیک ها و هندوان در کابل، روز ۲۸ ماه جوزا سال ۱۴۰۱
  7. حمله بر سفارت روسیه در کابل، روز ۱۴ ماه سنبله سال ۱۴۰۱؛
  8. حمله بر مرکز آموزشی کاج، روز ۸ ماه میزان سال ۱۴۰۱، شمار قربانیان: ۵۳ کشته و ۱۱۷ زخمی
  9. حمله مسلحانه بر سفارت پاکستان در کابل، روز ۱۱ ماه قوس ۱۴۰۱؛
  10. حمله بر هوتلی که مهمانانش شهروندان چینی بود، روز ۲۱ ماه قوس ۱۴۰۱
  11. حمله بر کارمندان وزارت امور خارجه ۲۱ ماه جدی سال ۱۴۰۱
  12. حمله انتحاری بر معاون والی طالبان بدخشان، ۱۶ ماه جوزا ۱۴۰۲
  13. حمله بر مراسم فاتحه نثاراحمد احمدی معاون والی بدخشان، ۱۸ ماه جوزا ۱۴۰۲، در این حمله ۱۱ تن کشته شدند و بیش‌تر از ۳۰ دیگر زخم برداشته‌اند، در میان کشته شده‌گان یک فرمانده طالبان، صفی‌الله صمیم، نیز بود.

در پنج ماه اخیر سال ۲۰۲۱ میلادی – پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و در سال ۲۰۲۲ در هر ماه حمله‌های داعش ثبت شده اند.

بیش‌ترین این حمله‌ها در ولایت‌های ننگرهار، کابل و کنر بوده‌اند.

عملیات‌های ضد داعش

طالبان اعلام کرده‌اند که در سال گذشته هجری خورشیدی هشتاد عملیات نظامی را در برابر داعش انجام داده‌اند، بربنیاد گفته‌های سخنگویان طالبان در این عملیات‌ها بیش از ۱۰۰ داعشی کشته شدند و بیش از ۱۰۰ داعشی دیگر بازداشت شده اند.

در میان کشته شده گان فرماندهان این گروه نیز بودند.

۱. اعجاز آهنگر، فرمانده کشمیری شاخه خراسان داعش؛

۲. قاری فاتح فرمانده شاخه خراسان داعش؛

۳. مولوی ضیاءالدین فرد شماره دوم داعش در افغانستان؛

۴. ابوعمر افریدی عضو شورای خراسان؛

۵. سلمان تاجیکستانی ماهر ساخت بمب‌های کنار جاده و آموزگار نظامی.

در روز ۱۹ ماه جوزا رسانه‌های پاکستانی خبردادند که ثناءالله غفاری یا شهاب المهاجر رهبر شاخه خراسان داعش در ولایت کنر کشته شده است.

ثناءالله غفاری در ماه جوزای سال ۱۳۹۹ هجری خورشیدی رهبر شاخه خراسان داعش معرفی شد و عملیات‌های پیچیده و مسایل مالی این گروه را رهبری می‌کرد.

دولت ایالات متحده امریکا در روز ۱۸ ماه دلو سال ۱۴۰۰ برای هرگونه اطلاعات که به بازداشت و به عدالت کشاندن رهبر شاخه خراسان داعش بیانجامد پاداش ۱۰ میلیون دالری تعین کرد.

رهبر شاخه خراسان داعش، طراح حمله هراس افگنانه روز ۴ ماه سنبله سال ۱۴۰۰ در میدان هوایی کابل شناخته شده است.

خبر کشته شدن شهاب المهاجر از سوی نظامیان پاکستانی به رسانه‌ها داده شد؛ اما تا کنون از سوی نهادهای دیگر تایید نشده است.

تمامی این رویدادها ادعاهای مقام‌های طالبان به ویژه سرپرست وزارت خارجه طالبان را رد می‌کند، که گفته است: «داعش در افغانستان موجود نیست.»

موترهای ضدگلوله مقام‌های طالبان

مقام‌های طالبان همواره گفته‌اند که امنیت در افغانستان تامین شده‌است و هیچ گروهی نمی‌تواند امنیت را بر هم بزند؛ اما این‌ مقام‌ها در رفت و آمد شان از موترهای زرهی کار می‌گیرند.

پس از سرنگونی نظام جمهوریت، در تابستان سال ۱۴۰۰ هجری خورشیدی، هزاران موتر زرهی از نیروهای خارجی و مقام‌های نظام جمهوریت برجا ماندند. در حال حاضر‌ تمامی این موترها از سوی مقام‌های طالبان کار گرفته می‌شوند.

اگر ادعای طالبان در باره تامین امنیت  – در سراسر افغانستان – درست باشد، پس چرا مقام‌های طالبان از موترهای زرهی کار می‌گیرند؟

گشت و گذار مقام‌های طالبان با موترهای زرهی و نگهبانان مسلح بیان‌گر شکننده‌گی امنیت و آسیب‌پذیر بودن مقام‌های طالبان است – آسیب از احتمال حمله‌های هراس افگنانه شاخه خراسان داعش، به شیوه خود طالبان که در دوره جمهوریت حمله می‌کردند.

چرا شاخه خراسان داعش تهدید منطقه‌یی است؟

بیش‌تر رهبران شاخه خراسان داعش یا پاکستانی بوده‌اند – اوروکزی‌های پاکستان- و یا با گروه‌هایی در پاکستان رابطه داشته‌اند.

این گروه در پاکستان به وجود آمد و برای نخستین بار در بخش‌های شرقی افغانستان در سال ۲۰۱۵ میلادی فعالیت‌هایش را آغاز کرد و پسان در بخش‌های دیگر مانند زابل، هلمند، شمال و شمال شرق کشور گسترش یافت.

داعش راهبرد منطقه‌یی دارد و این گروه به حوزه خراسان قدیم که چند کشور مشمول آن است – از ایران تا آسیای میانه و پاکستان – تمرکز کرده است، از همین رو این گروه نامش را در افغانستان، شاخه ولایت خراسان داعش گذاشته است.

هنگامی که تندروان به ویژه اعضای پیشین تحریک طالبان پاکستان وفاداری‌شان را از داعش اعلام کردند، پاکستان برای جلوگیری از فعالیت‌های داعش و سربازگیری این گروه کار چشم گیری انجام نداد – به ویژه در برابر مدرسه‌ها و بخش‌هایی که داعش می‌توانست از این بخش‌ها سربازگیری کند. این کم کاری پیامد بدی به پاکستان نیز داشت.

بربنیاد یک گزارش انستیتوت مطالعات صلح پاکستان در سال ۲۰۲۲ میلادی یک چهارم حمله‌های هراس افگنانه در پاکستان از سوی داعش سازماندهی و عملی شدند.

پسان نظامیان پاکستان به بازداشت اعضای داعش در پاکستان اقدام کردند و شماری را بازداشت کرده‌‌اند.

آسیای میانه نیز از این رهگذر آسیب پذیر است، پس از تسلط دوباره طالبان بخش‌های مرزی ازبیکستان چند بار گواه حمله‌های موشکی از خاک افغانستان بود و داعش از جنگ‌جویان ازبیکستانی و تاجیکستانی برای حمله‌های هراس افگنانه کار میگیرد، پیش‌تر جنگجویان حرکت اسلامی ازبیکستان اعلام کرده بود که به‌ داعش پیوسته‌اند.

گروه‌های مسلح؛ هم‌پیمانان و دشمنان

بربنیاد گزارش گروه تحریم و نظارت شورای امنیت سازمان ملل متحد، افغانستان به علت حضور گروه‌های هراس افگن، هنوزهم در برابر کشورهای آسیای میانه و جنوب آسیا منبع اصلی تهدید هراس افگنی بافی مانده است.

در این گزارش که در ماه حوت سال پار پخش شد، از فعالیت گروه‌های هراس افگن مانند، القاعده، داعش شاخه خراسان، تحریک طالبان پاکستان، حرکت اسلامی ازبیکستان، جنبش ترکستان شرقی، گروه جهاد اسلامی، کتیبه امام بخاری، جماعت انصارالله و گروه‌های دیگر در افغانستان نوشته شده است؛ از این میان داعش رقیب اصلی طالبان شناخته می‌شود و از نبود راهبرد کارا و اثرگذار امنیتی طالبان سود می‌برند و فعالیت می‌کنند.

بربنیاد این گزارش، داعش با حمله‌های هراس افگنانه بر اهداف غیرنظامی به ویژه شیعیان خودشان را مطرح می‌سازند و طالبان را در تامین امنیت ناتوان نشان می‌دهند.

بربنیاد این گزارش شمار جنگ‌جویان داعش میان ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تخمین شده‌اند و در حدود ۲۰۰ جنگجوی این گروه از کشورهای آسیای میانه گزارش داده شده است در حالی که تخمین‌های کشورهای عضو این شورا شمار جنگجویان داعش را در حدود ۶۰۰۰ گفته‌اند؛ اما این گروه هیچ بخشی را زیر تسلط ندارند و از پناه‌گاه‌های شان در شرق، شمال و در نزدیکی‌های پایتخت عملیات‌های شان سازمان‌دهی می‌کند.

در این گزارش آمده است که بلخ از بهر توسعه و درامد اقتصادی برای این گروه اهمیت بیش‌تر دارد.

جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی

این دو جبهه که بیش‌تر از نظامیان دوره جمهوریت و مخالفان سنتی طالبان ساخته شده‌اند، گاه‌گاهی در برابر جنگجویان طالبان نبردهایی داشته‌اند؛ اما این نبردها جبهه‌یی نیستند و از شیوه حمله و گریزکار می‌گیرند – جنگ های چریکی.

جبهه مقاومت ملی در نخست ولایت پنجشیر را در اختیار داشت؛ اما طالبان پس از نبردهای شدید و دوامدار این پایگاه سنتی مقاومت ملی را تصرف کردند.

سازمان عفو بین الملل اعلام کرد که رویدادهای پنجشیر را مستند کرده است و بربنیاد آن طالبان را به بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه، قتل‌های فراقانونی و جنایت‌های جنگی متهم ساخته‌است.

در جبهه اندراب نیز طالبان به حمله‌های شان تا هنگامی ادامه دادند تا فرمانده خیرمحمد خیرخواه با همراهانش کشته شدند.

تمام تلاش طالبان در نبردهای پنجشیر و اندراب این بود تا نگذارند بخشی از کشور در تصرف مخالفان مسلح شان باشد.

نبردهای پنجشیر و اندراب‌ برای هر دو طرف پرتلفات بودند، با این تفاوت که جبهه مقاومت جای خالی سربازان و فرماندهان از دست داده‌اش را پر نتوانست و نبردها در این دو جبهه به گونه چشم گیر کاهش یافتند؛ اما طالبان برای پرکردن جای سربازان از دست رفته، نیروی بسیار در اختیار دارد.

جبهه آزادی نیز بارها از حمله‌های چریکی بر سربازان طالبان خبر داده است؛ اما از دست دادن فرماندهانش – اکمل امیر، بصیر اندرابی و همراهان شان-  در سالنگ، در مقایسه به حمله‌های چریکی، بزرگ‌ترین ضربه طالبان به این جبهه بود.

این دو جبهه هیچ بخشی از کشور را در اداره ندارند و با شمار اندک سربازان به حمله‌های کوچک بسنده کرده‌اند.

در حمله‌های این دو جبهه تنها سربازان دو طرف قربانی می‌شوند و آسیبی به رهبری هیچ کدام نمی‌رسد؛ طالبان در چنین نبردهایی خسته نخواهند شد؛ از همین رو این دو جبهه برای طالبان خطر بسیار جدی شمرده نمی‌شوند، مگر این که این دو جبهه بخش‌هایی از افغانستان را تصرف کنند و با افزایش نیرو، به جنگ‌های جبهه‌یی رو آورند و طالبان را سرگرم نبرد بسازند. در این حالت نیز در کوتاه مدت نمی‌تواند برای طالبان درد سر بزرگ باشد، چرا که طالبان امروز با جنگ افزارها و سازوبرگ نظامی برجامانده از نیروهای امریکایی مجهز استند و شمار نیروهایش نیز به مراتب بیش‌تر.

گزینه منطقه و جهان میان طالبان و جبهه مقاومت ملی

بربنیاد اطلاعات تایید شده جبهه مقاومت ملی کم از کم دو دفتر در شهرهای دوشنبه تاجیکستان و مشهد ایران دارد؛ اما هیچ کشوری به گونه رسمی از جبهه مقاومت ملی پشتیبانی نکرده است.

نماینده‌گان نهادهای منطقه‌یی و جهانی با اعضای این جبهه گفت‌وگو می‌کنند؛ اما همزمان این نهادها و کشورها در تلاش تعامل مشروط با طالبان استند.

رعایت حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، به میان آمدن حکومت فراگیر در افغانستان، مبارزه با هراس افگنی و تضمین برای جلوگیری از کارگیری خاک افغانستان در برابر همسایه گان و کشورهای دیگر، از پیش‌شرط‌ها برای این تعامل استند.

ایالات متحده امریکا بارها گفته است که از هیچ گروه مسلح در افغانستان پشتیبانی نمی‌کند.

ایران و هند از هم‌پیمانان سنتی جبهه مقاومت ملی نیز با طالبان رابطه نزدیک ساخته اند و دپلوماتان شان در کابل حضور دارند.

کشورهای آسیای میانه، که در تلاش رابطه بازرگانی با پاکستان و کارگیری از بنادر این کشور از راه افغانستان استند، سودشان را در رابطه با طالبان می‌بینند.

از سوی دیگر کشورهای آسیای میانه از افزایش فعالیت‌های داعش در شمال افغانستان آسیب پذیر استند، به ویژه حضور شهروندان تاجیکستان و ازبیکستان در گروه داعش – تندروانی که یا در کشورهای شان زیر پیگرد استند و یا از کشورهای شان فرار کرده‌اند و با این گروه یک‌جا شده اند.

کشورهای منطقه می‌دانند که تهدید داعش تا چی اندازه برای آینده و امنیت شان خطرناک است، از همین‌رو نمی‌خواهند که با پشتیبانی از جبهه مقاومت ملی، منافع شان را با خطر رو به رو بسازند و نیز نمی خواهند که با سرگرم ساختن طالبان در نبرد با جبهه مقاومت ملی، به داعش میدان باز کنند.

بربنیاد گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد، صدای خراسان، رسانه داعش در منطقه به زبان‌های فارسی، پشتو، ازبیکی و روسی تبلیغ می‌کند و بخش ازبیکی و تاجیکی این رسانه تبلیغاتی، پس از یک‌جا شدن یک شهروند ازبیکستان فعال شده است.

این شهروند ازبیکستان رشیدوف نام دارد، رشیدوف پیش از پیوستن به شاخه خراسان داعش و آمدن به افغانستان، در فنلند کارگر بود.

عملیات‌های طالبان در برابر شاخه خراسان داعش این کشورها را بیش‌تر به طالبان نزدیک خواهد ساخت نه به جبهه مقاومت ملی.

پایان

عبدالسلام ضعیف سفیر طالبان – در دوره اول طالبان- در اسلام آباد در گفت‌وگو با طلوع نیوز می‌گوید که از دید او «ایالات متحده امریکا نمی‌خواهد که طالبان سرنگون شوند و نیز بدیلی به طالبان ندارد.»

این سخن شاید طرف‌دارانه تفسیر شود؛ اما در اوضاعی که تمامی نهادهای نظام جمهوریت از هم پاشیدند و طالبان بر تمامی بخش‌های کشور تسلط دارد، واقعیت را نیز می‌رساند.

سیاست‌های طالبان در برابر حقوق بشر به ویژه زنان نگران کننده است و نکوهش بسیاری را به همراه داشته است؛ اما طالبان می‌دانند که همسایه‌گان افغانستان و جهان از گسترش فعالیت‌های شاخه خراسان داعش در هراس استند و در کوتاه مدت انتخاب دیگری به جز آن‌ها ندارند، از همین رو بر سیاست‌‌های تندروانه شان ادامه می‌دهند و در برابر خواست‌های جهانی کوتاه نمی‌آیند.

حضور جنگ‌جویان و تندروان خارجی به ویژه جنگ‌جویان کشورهای آسیای میانه، همسایه‌گان شمالی افغانستان را نگران ساخته است.

این نگرانی بارها از سوی مقام‌های آسیای میانه و روسیه مطرح شده است.

این پرسش به میان می آید که آیا جنگ‌جویان خارجی آینده شان را در افغانستان می‌بینند؟ و یا برای راه یابی و حمله به کشورهای شان خط و نشان می‌کشند؛ خط و نشان بربنیاد دیدگاه خلافت اسلامی در تمامی کشورهای اسلامی.

  •   افغانستان اینترنشنال روز شنبه در خبری گفته است که وزارت داخله طالبان بر نامه‌نگاری رسمی به زبان فارسی محدودیت وضع کرده است. این شبکه ادعا میکند به سندی دست یافته است که در آن، [...]

  •   تلویزیون آمو روز پنجشنبه در باره نشست فعالان افغانستان در استانبول - مجموعه منطقه‌یی افغانستان- اطلاعات نادرستی را پخش کرده است. غربال چلوصاف نشان می‌دهد که این خبر پر از اطلاعات نادرست است.   [...]

  •   روز چهارشنبه بی بی سی فارسی خبر داد: « دونالد ترامپ با امضای فرمانی اجرایی ورود شهروندان افغانستان، ایران، یمن، لیبی، سودان، سومالی، گینه استوایی، چاد،‌ کنگو، برمه، اریتره و هائیتی را به آمریکا [...]