راستی‌آزمایی رسانه‌ها

نوشته شده در: می 2, 2023Categories: Uncategorized @fa

موقف چلوصاف

چلوصاف برای راستی‌سنجی و جداسازی خبرهای جعلی و تایید نشده از خبرهای دقیق و تایید شده به فعالیت آغاز کرده است. در این کار با هیچ طرف و رسانه‌یی مصلحت و سازش ندارد و در برابر هیچ طرف و رسانه‌یی نیز قرار ندارد. هدف فعالیت چلوصاف شناسایی خبرهای جعلی و تایید نشده و اطلاع‌دهی در باره خبرهای جعلی، نادرست و تایید نشده به مردم است.

سرآغاز

هیچ رسانه‌یی تنها برای اطلاع دهی فعالیت نمی‌کند؛ بل تمامی رسانه‌ها در پس فعالیت‌های شان‌ به دنبال سودجویی، شهرت و امتیازگیری استند. در این شهرت رسانی، سودجویی و امتیازگیری رسانه‌ها، مردم نقش تعین‌کننده‌ دارند.

از سوی دیگر هیچ رسانه‌یی برای مردم رایگان خبر نمی‌رساند، مردم برای دیدن، شنیدن و یا خواندن خبر – به گونه غیر مستقیم- پول می‌پردازند و همین مردم به رسانه‌ها شهرت می‌دهند و جای‌گاه شان را تعین می‌کنند، پس رسانه‌ها مسوولیت دارند که خبرهای دقیق به مردم برسانند و از خبرهای نادرست و گم‌راه‌کننده دوری کنند. مردم سزاوار دست‌یابی به اطلاعات دقیق استند و این حق مردم است.

در جهان امروز خبر مانند خوراک بخش مهم زنده‌گی انسان‌ها شده است و انسان امروزی بربنیاد خبرها برنامه‌ریزی می‌کند و از خبرها متاثر می‌شود؛ همان‌گونه که خوراک ناسالم سلامت انسان را آسیب می‌زند، خبرهای جعلی و نادرست نیز روان انسان را آسیب می‌زند، در این زمینه رسانه‌هایی که اطلاعات گم‌راه‌کننده و نادرست پخش می‌کنند مسوول آسیب‌های روانی مردم خواهند بود.

فراگیر بودن اشتباه در رسانه‌ها

چلوصاف در ماه اپریل کم از کم با شصت خبرنادرست و گم‌راه‌کنند‌ه رسانه‌ها رو به رو شده است – اندازه نادرستی خبرها متفاوت استند- و بیش‌تر رسانه‌ها به ویژه رسانه‌هایی که در بیرون فعالیت می‌کنند در ساخت و پخش این خبرها نقش داشته‌اند.

نادرستی و اشتباه رسانه‌ها دو گونه استند، گاهی یک اشتباه در خبر اختصاصی یک رسانه پخش می‌شود و گاهی از رویدادی که رخ نداده است چندین رسانه خبر می‌سازد، این اشتباه فراگیر برخاسته از آن خبرهای جعلی و نادرست است که رسانه‌ها در باره آن‌ها جست‌وجو نمی‌کنند و خبر نادرست را درست می‌پندارند.

رسانه‌هایی که در درون افغانستان فعالیت می‌کنند به علت سانسور و محدودیت‌ها در دست‌رسی به اطلاعات ناگزیر استند که اطلاعات را یک‌جانبه و تایید نشده پخش کنند و در حالت‌هایی نمی‌توانند که توازن را در خبر رعایت کنند؛ و اما رسانه‌هایی که در بیرون کشور فعالیت می‌کنند به علت پاسخ‌گو نبودن از آزادی‌های شان کار می‌گیرند و گاهی خبرهایی را پخش کرده‌اند که بیخی نادرست بوده اند و حتا این خبرها زنده‌گی شماری را با خطر رو به رو ساخته اند و چون این رسانه‌ها به کسی پاسخ‌گو نیستند و نهادی نیست که آنان را از راه‌های قانونی پاسخ‌گو بسازد و یا کسانی که آسیب دیده‌اند دست‌رسی به عدالت ندارند، این رسانه‌ها بی‌باکانه و غیرمسوولانه به چنین فعالیت‌های شان ادامه می‌دهند.

اعتماد به یک منبع

چند رسانه‌ که در بیرون کار می‌کنند با کمبود خبرنگار در کشور رو به رو استند، شاید این رسانه‌ها در درون کشور خبرنگار داشته باشند؛ اما خبرنگاران این رسانه‌ها در کشور کم تجربه استند، از همین‌رو تصمیم‌گیرنده‌گان این رسانه‌ها برای پخش خبر و پرساختن ساعت‌های خبری و یا شبکه‌های اجتماعی‌شان شتاب‌ دارند و اگر شهروندی تصویری را بفرستد بی‌آن‌که آن خبر را ارزش‌بندی کنند و یا ادعاها را راستی‌آزمایی کنند، از آن خبری می‌سازند و پخش می‌کنند.

یکی از نمونه‌ها در این ماه خبری بود که در باره باج‌گیری طالبان از راننده‌گان پخش شد، در آن خبر کوتاه آمده بود که طالبان از راننده‌گان «روزانه» و «در هر بخش شهر» باج می‌گیرند، چندین شهروند کشور و راننده‌گانی که در مسیرهای گونه گون کار می‌کنند این خبر را رد کردند.

گم‌راهی خواننده با سرخط‌های جذاب

شماری از رسانه‌ها برای این که خواننده‌گان را به سوی خبرهای شان بکشانند اطلاعات نادرست و در برخی از حالت‌ها خبر را تحریف می‌کنند.

یکی از رسانه‌ها برای جذاب جلوه دادن، خبر را از زبان نام نماینده افغانستان در سازمان ملل متحد نوشته بود، اما سرپرست نماینده‌گی افغانستان در سازمان ملل متحد برای ما گفت که چنین چیزی نگفته است و از این رسانه خواسته است که خبرش را اصلاح کند.

در یک خبر دیگر در سرخط خبر از راه‌یابی یک ورزشکار به رقابت‌های جهانی مبارزات آزاد نوشته شده بود؛ اما متن خبر می‌‌گفت که این ورزشکار اگر در چندین رقابت پیش‌رو پیروز شود، به این رقابت‌ها راه خواهد یافت.

نمونه‌های دیگری هم استند که خبرنگار خبرش را از زبان یک مقام دولتی می‌نویسد و یک اتهام بزرگ را بی‌آن که بگوید این اتهام از سوی چی کسی مطرح شده است، در پایان خبرش می‌آورد، در این حالت اتهام به یک اصل پذیرفته شده و تایید شده مبدل می‌شود.

کلاه یک خبر بر سر خبر دیگر

تصویر در مستندسازی رویداد نقش برجسته‌یی دارد؛ اما بارها دیده شده است تصویر یک رویداد را به نام رویداد دیگر می‌گذارند، نمونه‌اش در این ماه پخش تصویر حمله تحریک طالبان پاکستانی بر فرماندهی پولیس کراچی به نام درگیری در ولایت پنجشیر است.

در یک نمونه‌ دیگر نام ولسوالی یکی از ولایت‌های غربی به نام ولسوالی یکی از ولایت‌های شمالی نوشته شده بود.

پیامد بی‌دقتی و شتاب‌زده‌گی

در یک ماه اخیر در رسانه‌هایی که در بیرون فعالیت می‌کنند کم از کم دو خبری پخش شدند که دو مرد زنده‌ را کشته شده معرفی کردند – یکی از این خبرها عمومی بود یعنی همزمان در چندین رسانه پخش شد و خبر دومی تنها از یک رسانه‌ پخش شد- و پخش این خبرها نه تنها روان این دو مرد را آسیب زدند و خودشان را با خطر رو به رو ساختند، بل نزدیکان و دوستان این دو جوان را نیز پریشان ساختند.

یکی از این خبرها با یک نوشته جعلی در فیس بوک ساخته شد، یک کاربر فیس بوک با گذاشتن تصویر یک جوان در صفحه فیس‌بوکش نوشت که طالبان برادرش را که پزشک بود در دره غوربند ولایت پروان تیرباران کردند.

شماری از رسانه‌ها برای معتبر جلوه دادن این خبر حتا نوشتند‌که منابع معتبر برای آنان این خبر را تایید کرده اند؛ اما هیچ رسانه پیش از پخش خبر این ادعا را راستی‌آزمایی نکرد و در جست‌وجوی صاحب تصویر نیز نشدند که آیا این جوان زنده‌ است و یا به راستی این خبر واقعی است و این جوان تیرباران شده است؟

پس از پخش خبر این رسانه‌ها دریافتند که فریب خورده‌اند و بی‌آن‌که خبر شان را اصلاح کنند و یا از این جوان پوزش بخواهند، این خبر را از صفحه‌های انترنتی‌شان دور ساختند.

جوانی که تصویرش را رسانه‌ها پخش کرده بودند و خبر داده بودند که طالبان او را تیرباران کرده اند، دادالله پارسا نام دارد، آقای پارسا به چلوصاف گفت که این خبر نادرست او را پریشان ساخته است و در هراس است که این اطلاعات نادرست، زنده‌گی‌اش را با خطر رو به رو بسازد.

در یک خبر دیگر یک رسانه‌ با گذاشتن تصویر یک جوان او را عضو جبهه آزادی افغانستان معرفی کرد و گفت که این جوان در نبرد با طالبان کشته شد، در حالی‌که این جوان زنده است و این خبر هم خودش و هم دوستانش را پریشان ساخت.

در چنین خبرها وابسته‌گی رسانه‌ها را به شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد و به راستی شماری از این رسانه‌ها به شبکه‌های اجتماعی سخت وابسته استند و بخش بزرگی از اطلاعات شان را از شبکه‌های اجتماعی می‌گیرند و بی‌‌آن که این اطلاعات را راستی‌ازمایی کنند از آن‌ها خبر می‌سازند.

نتیجه:

به باور چلوصاف رسانه‌هایی که در درون کشور فعالیت می‌کنند با محدویت رو به رو استند و نمی‌توانند آزادانه در باره برخی از رویدادها خبر بسازند و به پهلوهای پرسش‌برانگیز و تاریک رویدادها بپردازند، اما با این محدودیت هم این رسانه‌ها در درون کشور فعالیت می‌کنند و نسبت به رسانه‌هایی که در بیرون کشور استند دست‌رسی بهتری به منابع دارند.

رسانه‌هایی که در درون فعالیت می‌کنند به علت محدودیت و فشارها گاهی دست به خودسانسوری نیز می‌زنند و نمی‌توانند توازن را در خبرها رعایت کنند. این رسانه‌ها در هراس استند که مبادا با مشکلی رو به رو شوند، از همین‌رو گاهی شماری از رسانه‌های داخلی به بلندگوی نظام حاکم نیز مبدل شده اند.

رسانه‌هایی که در بیرون فعالیت می‌کنند آزادی بیش‌تر دارند؛ اما این رسانه‌ها یا در کشور خبرنگار ندارند و یا کسانی را که با پول اندک استخدام کرده‌اند تجربه خبرنگاری کم‌تری دارند و نتیجه این کار افتادن آنان به دامن شبکه‌های اجتماعی و آوازه‌ها است.

رسانه‌هایی که در بیرون فعالیت می‌کنند در بسیاری از حالت‌ها در رسانیدن خبر رقابت می‌کنند و شتاب در پخش خبر در بسیاری از حالت‌ها نتیجه وارونه داشته است.

این رسانه‌ها در حالت‌هایی به مسایلی نیز می‌پردازند که تایید و یا رد آن‌ها بسیار دشوار است؛ به گونه مثال یک ادعای بزرگ را از زبان یک منبع می‌نویسند، در حالی که برخی از این ادعاها نیاز به حقیقت‌یابی دقیق و بی‌طرفانه دارند، آن هم از سوی گروه حقیقت‌یاب حرفه‌یی و با تجربه.