سرگردانی در میان اطلاعات ناقص رسانهها
سرگردانی رسانهها میتواند بینندهگان این رسانهها را نیز سرگردان بسازد، یکی از علتهای این سرگردانی شتابزدهگی رسانهها در پخش خبرها به ویژه خبرهای تازه است و این شتابزدهگی در پخش خبرهای ناقص گیرندهگان این رسانهها را نیز در سرگردانی قرار بدهد، یکی از نمونههای این شتابزدهگی پخش خبر در باره تلفات شماری از نیروهای ویژه نظام پیشین در ولایت پروان است که اکنون در برابر «امارت اسلامی طالبان» میجنگند.
همه چیز با اطلاعات ولسوال احمد آباد ولایت پکتیا آغاز شد و رسانهها گفتههای ولسوال احمدآبای را بیدرنگ پخش کردند.
حمید خراسانی ولسوال احمد آباد ولایت پکتیا در گفتوگو با رسانهها گفت که اکمل امیر یک فرمانده ضد «امارت اسلامی طالبان» وهمراهانش در ولسوالی شتل ولایت پنجشیر از سوی نیروهای طالبان کشته شدند.
در این خبر شمار تلفات هشت تن و محل رویداد ولسوالی شتل ولایت پنجشیر گفته شده بود.
رسانهها بیآن که این خبر را با منابع دیگر تایید کنند و راستی آن را بسنجند گفتههای ولسوال احمدآباد را پخش کردند و بارها آن را باز پخش کردند – هرچند بخش بزرگ این اطلاعات پسان تایید شد و بخشی از آن تا کنون تایید نشده است.
این خبر به گونه گسترده در رسانههای اجتماعی بازتاب یافت و تمرکز این رسانهها بر مرگ اکمل امیر فرمانده ضد «امارت اسلامی طالبان» و از فرماندهان پیشین نیروهای ویژه و بصیر اندرابی از فرماندهان پیشین نیروهای ویژه بود؛ اما پسان محل رویداد از ولسوالی شتل ولایت پنجشیر به ولسوالی سالنگ ولایت پروان تغییر کرد و در باره مرگ این فرمانده پیشین نیروهای ویژه نیز شک به میان آمد.
کشته شدن بصیر اندرابی با پخش تصویرهای جسدها تایید شد؛ اما شک در باره مرگ اکمل امیر هنگامی به میان آمد که عکسی از او پخش نشد، از سوی دیگر «جبهه آزادی» – جبههیی که اکمل امیر و همراهانش وابسته به آن استند – مرگ اکمل امیر را تایید نکرد، برخی از منابع از زنده بودن اکمل امیر خبر دادهاند؛ اما سندی نیز در این باره به دست ندادهاند.
هرگونه احتمال در باره سرنوشت اکمل امیر وجود دارد و گفتههای هر دو طرف تا کنون در حد یک ادعا است و هیچ سند معتبر پخش نشده است که ادعای یک طرف را ثابت بسازد، از همین رو رسانهها شتابزده دست به پخش گسترده این خبر با جزییات زدند.
اکنون پرسشهایی به میان میایند که به راستی اکمل امیری – که تمرکز رسانهها بر او بوده است – با چه سرنوشتی رو به رو شده است؟ آیا به راستی در هنگام این درگیری با همراهانش حضور داشت؟ اگر ادعای طالبان درست باشد چرا تا کنون جسدش به دست نیامده است؟
در روزهای آینده هرگونه سند در این باره میتواند تکمیل کننده خبرهای پخش شده و یا به تنهایی یک خبر خواهد بود.
اما رسانهها به ویژه رسانههایی که در بیرون فعالیت میکنند با به دست آوردن کوچکترین اطلاع ذوقزده میشوند و بی آن که این اطلاعات را راستیسنجی کنند و پرسشهای به میان آمده را مطرح بسازند و از احتمالات سخن بگویند، به گونهیی خبرها را پخش میکنند که به پندار ما سند معتبر و تایید شده در دست داشته باشند.
با این هم این رسانهها در روز نخست خبر را به گونه تایید شده پخش میکنند و در روزهای آینده به پرسشها و احتمالات میپردازند و حتا خبرهای پخش شده را رد میکنند.
خلاء اطلاعاتی
رسانههایی که در بیرون فعالیت میکنند با کمبود منابع اطلاعاتی رو به رو استند و برای پر ساختن ساعتهای خبری و رسانههای اجتماعی شان به دنبال خبر استند و بارها بی آن که راستی و دروغ خبرهای رسیده را بررسی کنند، از سوی طرفها و افراد استفاده میشوند، این رسانهها حتا با یک نوشته در فیس بوک نیز فریب میخورند و اطلاعات خام و تایید نشده را خبر میسازند و این مشکل و نارسایی بییندهگان این رسانهها را در سرگردانی و گمراهی قرار میدهد.
در یکی از نمونههای تازه رسانهها تصویر یک جوان را در رسانههای اجتماعی و صفحههای انترنتیشان گذاشتند و گزارش دادند که طالبان این جوان را تیرباران کردند؛ اما پسان روشن شد که این جوان در کابل زندهگی میکند و هیچ گونه آسیب ندیده است.
در کمتر از ۳۰ روز اخیر، شماری از رسانههایی که از بیرون، برای افغانستان فعالیت میکنند؛ مانند تلویزیونهای آمو و افغانستان اینترنشنال و روزنامه هشت صبح، دو مرد زنده را «تیرباران شده» گزارش دادند، [...]
چند رسانه افغان که از بیرون فعالیت میکنند مانند تلویزیون آمو و افغانستان اینترنشنال خبر مرگ مردی را پخش کرده اند که زنده است. این رسانهها در خبری از زبان منابع نامعلوم گزارش داده [...]
مجله اتلانتیک در روز ۲۸ ماه اسد نوشتهیی در باره تلویزیون آمو با این عنوان پخش کرد: «درون اتاق خبر در ویرجینیا میکوشند که افغانستان را از استبداد نجات بدهند. افغانهای تلویزیون آمو در [...]